یادداشت
گفتگو و گزارش

یاسوج شهری پر از شکاف 

یاسوج شهری پر از شکاف 
شکاف های که به واسطه خُرد های مصادره طلب وفای به عهد را که همان خدمت به شهروند می باشد شکستند ، همان خُرد های که مصالح شخصی را به معاوضه با منافع شهروندی  برگزیدند تا از اعتماد مردم نهایت بهره را از مدیریت شهری برده باشند ، و از نماد شورای شهر به کام خودشان و به نام ملت سو برداشت کنند . سنتی که هنوز در شورای شهر وجود دارد ، و هیچ شباهتی وتفاوتی با شورانشینان پیشین وجود ندارد بلکه همخوانیست  و فقط صاحبان کرسی ها تغییر یافتند تمام اشکالات و آسیب ها وکاستی ها بازهم در مسیر تصاحب خانه شورا در حرکت است . نه کسی قلبش برای خدمت می تپد و نه اشتیاقی برای تغییر وجود دارد . رویه انحصار طلبی هنوز بر قامت ساختمان شورای شهر سایه افکنده و حق خواهی و حق طلبی و تمامیت خواهی بر مدار مدیریت شهری طنین انداز شده است . در راس آن ریاست محترم شورای شهر که مدعی دفاع از حقوق مردم است و تمام درد مردم را در نگاهشان می بیند ولی چشم و گوش به همه این مسائل بسته است ؟ از ابرهای که با تفکرات‌ انحصارطلبیشان  بارور کرده اند چیزی جز مصیبت بر این مردم نمی بارد ، و هیچ چیز جز درد غم بر شهر و شهرنشینان نازل نمی شود  مردمی که  با  بی عهدی آنها نسبت به حقوقشان  تمام این فشارها  را باید بر دوش خود کشند و مورد بی مهری و بی تفاوتی همان ها هم قرار گیرند ، همان های که شهر را از فرهنگ و هویت و توسعه و پیشرفت وارتقا و زیرساخت ها دور کرده اید ، تا مردم باشند و غم‌ خوردنشان بر روی کالبد  بی جان شهری که بواسطه   تمام بی عدالتی ها از جان و روح به گور کشیده اند بعد از پنج دوره چهار سال از بنیان این مجموعه بر قامت تمام مسائل ریز درشت شهر  می گذرد ولی هنوز که هنوز است آسفالت کردن را نهضت می نامند و کاشت چمن را رفاه شهروندان و گذاشتن  چند سنگ  تراشیده شده ی بی روح را در میادین این شهر توسعه و جمع آوری وانت های میوه و تربار را تغییر می نامند . ولی خاسته یا ناخاسته ، آگاهانه یا نا آگاهانه با هر بهانه ای چشم بر تمام زیر ساخت ها  اساسی شهر،  ساخت ساز های بدون نظارت و مقررات ، طرح های بدون  اجرا در ترافیک ،  نبود فضاهای سبز در محلات ،  نبود جلوه های فرهنگی وهویتی در ورودی شهر  ، بی توجهی به حقوق مالکانی که ملکشان را برای  خیابان مصادره کرده اند  ، نبود اماکن ی  برای رفاه وحال  شهروندان در بحث فرهنگی واجتماعی ، ورزشی ، نگاه های غیر کارشناسانه در اجرای طرح پارک بانون و..... و هزاران وهزار  اشکال در این شهر برای شهروند بانگاه بی مسولیتشان بسته اند . دستان مدّعیان شعارطلب هوای پاک این روزها  بهاری را غرق در سیاست و و صیانت از منافع خودی کرده است تا شاهکارهای که برای توسعه شهر در خیال خود بافته اند در ۲۹ اردیبهشت ۹۶ باقی بگذارند  و نیم نمایشی با دستان خالی برای مردم داشته باشند . نمایشی که مرگ‌ حقیقی شهر را در برداشت و مردن امید برای لگوی یک شهر در سطوت پایتخت  طبیعت و فرهنگ وهویت خشک وخاموش بمیراندنش . آنچه که این شهر را تهدید می کند عمل مسولانیست که خود وخودی ها را مدّعیان  وعناصر نجات این  شهر می نامند وبالعکس  شهری که از بی خردی  همین انحصار طلبان در گرداب مصائب و مسائل گیر افتاده و غرق در دیگِ بی مسولیتی و بی تفاوتی و بی ملایمتی می سوزد . وای به حال روزی که همین گره ها با دندان هم باز نشود  ، و ناگشوده ها سنگ محرومیت شوند بردل آنان که با این شهر انس گرفته اند و برای پیشرفت وتوسعه  شهرشان دل می سوزانند . امید آنکه این مردم متحمل  اندیشه  های سُست و نورسیده این چنین مسولانی نباشند که پیوسته مجبور باشند با واقعیت بجنگند .
کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 6 نظر

  • 1 ناشناس 1397/1/20 10:39:28

    شورای شهر منحل کنن بهتر است چون اصلا کارایی نداره،اعضای شورا فقط به دنبال رانت و زد بند هستند

    پاسخ
  • 2 مهدی 1397/1/20 10:36:46

    شهری دیگه نمونده، جاوید شهر به خرابی تبدیل کرد رفت،

    پاسخ
  • 3 بویر احمدی 1397/1/19 22:4:48

    شکر خدای ای کر الان مثلا قلم زده؟

    پاسخ
  • 4 معنایی 1397/1/19 20:49:40

    واقعیات فرمودید جناب کریمی

    پاسخ
  • 5 طاهری 1397/1/19 20:25:55

    درود

    پاسخ
  • 6 اکبرپور 1397/1/19 20:0:26

    احسنت

    پاسخ
سایر اخبار
برگزدیدها